Cry's Blog

ما عظیم تر از آنچه هستیم که می اندیشیم ...

ما عظیم تر از آنچه هستیم که می اندیشیم ...

Cry's Blog

بلاگ " شوالیه " ، متفاوت ترین بلاگ من خواهد بود . ممکنه شما توی این بلاگ دچار گیجی بشید اما عیبی نداره ، بهتون قول میدم عادی میشه براتون ! اما حالا چرا " شوالیه " ؟ خب راستش دیگه برام اسم بلاگ مهم نیست ، مهم نوشته هامه که شما میخونید و بهم فکر میکنید ، " شوالیه " رو هم چون در فارسی و انگلیسی از کلمه ش خوشم میاد قرار دادم بعنوان اسم بلاگم که ممکنه بعدا تغییرش بدم دوباره . اما اسم من محمد مهدی هست و با اسم مستعار Leo ( لـئــو ) و Cry ( گریه ) شناخته میشم . دلایلش رو هم لازم نمیدونم اینجا توضیح بدم . تازه هم دارم با فرهنگ بلاگ نویسی آشنا میشم و امیدوارم نظرات گرمتون رو از نوشته های سرد و بی روح من دریغ نکنید .
راه های ارتباط با من :
ایمیل : lvlr_@live.com
ایمیل : Mr.Cry@my.com
Telegram تلگرام : MrCry@

سال بــُــز مبارک .

چهارشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۲۷ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

یه نوروز دیگه و یه گذشتن دیگه ، از خیلی وقت پیش ها که سبک زندگی هامون عوض شد و فهمیدم که دیگه تاریکی دلامون و دنیامون یه مرحله بیشتر شده ، دیگه بطور کاملا مصنوعی عید رو تبریک میگم و حالم از عیدی گرفتن و عیدی دادن بهم میخوره . دیگه انگار عید دیدنی رفتن رو هزار بار برام تکرار کردن و خسته ام از این همه پوچی و بی شعوری . دلم میخواد چندین سال چیزی بنام نوروز و عید نباشه تا بتونم یه کوچولو این تکراری بودن رو فراموش کنم و فقط و فقط از بودن در کنار فصل بهار بدون همراهی هیچ مضخرفات دیگه ای لذت ببرم . انگار دلم برای فصل بهار میسوزه و دلم میخواد کنارش باشم تا تنها نباشه . این روزها روانشناسان و روان پزشکان و ... مدام دارن هشدار میدن که باید انسان اجتماعی باشه ، تنها نباشه ، با دیگران صمیمی باشه و ... اما بنظر من تنها بودن برای خیلی ها مساوی ست با پیشرفت و آرامش ، مساوی ست با اذیت نشدن . آره اذیت نشدن به دست یک مشت بی شعور و نفهم ، یک مشت احمقی که فقط تا جلوی دماغ خودشون رو میتونن نگاه کنند که اون هم باید از طبیعت خودشون تشکر کنند که اگه اینجوری نبود و باید کسب میکردن اون رو هم نمیتونستند ببینند . خلاصه بعضی وقت ها اگه نمیشه با کسی دست به دست و همفکر به سمت زندگی کردن رفت باید همدم آسمان و زمینی بشی که کلی تلاش کردند تا این اتفاق ها نیوفته اما دارن شکست میخورن ، نباید تنهاشون گذاشت . 

پس فردا عید تموم میشه با اومدن 13 ب در . من اومدم دارم پست میزارم . انگار همین چند دقیقه پیش بود که من 5-6 تا عید رو تجربه کردم ، انگار همین چند ثانیه پیش بود که من آسیب دیدم و خندیدم و روی خیلی ها تاثیر گذاشتم . پس حق دارم خسته باشم ، مگه نه ؟ دلم یکم ناراحت بود از این اوضاعی که پیچیده است . راستی این رو به همه تون قول میدم که انتظار خوب شدن اوضاع رو نداشته باشید چون تا ظهور همینجوری به سمت تاریکی و نابودی داریم با سرعت حرکت میکنیم ، انتظار این رو نداشته باشید که وضع الان مثل چند سال قبل یا چند هفته قبل یا کلا یه زمانی که در گذشته بوده ، خوب بشه و برگرده . منظورم اینه که کلا دنیا داره تاریک میشه ، تاریک و تاریک تر ... پس بهتره که کم کم وسایلتون رو برای یه سفر در تاریکی مطلق آماده کنید ... ( ای بابا دوباره من از بحث خارج شدم ) .

بر گردیم به عید و نوروز 94 ، برای من امسال هم سال خوبی نبود با اینکه عیدی ویژه ای رو که منتظرش بودم بهم دادن و خدا رو شاکر هستم از این بابت . امسال هم خیلی چیزها رو از دست دادم با اینحال حتی 1 درصد هم ناشکر نیستم چون تن سالم دارم . همین کافیه .  با اینحال من میخوام یه شعار بدم اما شما به عنوان یه حرف تازه و جدید قبولش کنید باشه ؟

امیدوارم سال 94 سالی باشه که با برآورده شدن آرزوهاتون بطرز خیلی زیبایی متعجب و خوشحال بشید .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۱۲
Mohammad Mahdi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی